دیده ام...
چه عزیزترین ها دیده ام که منفورترین شدند و چه منفورترین ها که عزیزترین،
چه دوست ترین ها که دشمن ترین شدند و چه دشمن ترین ها که دوست ترین،
چه نزدیک ترین ها که دور ترین و چه دورها که نزدیک ترین...
زمان،این متغیر بی بازگشت،چه کارها که نمیکند،چه آزمون ها که نمیگیرد و چه درس ها که نمیدهد.
که شاید امروز عزیز کسی باشی و فردا نباشی،که شاید دیروز از کسی بیزار بودی و امروز دیوانه وار دوستش داری،
معلوم نیست فردا کجایی،چه احساسی داری و چه میکنی،این دنیا برخلاف چیزی که به نظر میرسد،
در ارتباطات و احساسات،هیچ ثبات و قاعده ای ندارد.نه به احساسی دل خوش کن،
نه به موقعیت و رابطه ای،اعتماد،که همه چیز در این چرخ گردون،گذراست.
تا میشود در لحظه زندگی کن و ثانیه ها را پیش از عبورشان دریاب،که زندگی،
در لحظه و همین ثانیه های بی صداست که جریان دارد...
+نرگس صرافیان طوفان+
آقــــــــــــــــازاده...برچسب : نویسنده : lovelylonely بازدید : 81