خـــــــواب

ساخت وبلاگ

شب به روی شیشه های تار

می نشست آرام، چون خاکستری تب دار

باد نقش سایه ها را در حیاط خانه هر دم زیر و رو میکرد

پیچ نیلوفر چو دودی موج میزد بر سر دیوار

در میان کاج ها جادوگر مهتاب

با چراغ بی فروغش می خزید آرام

گویی او در گور ظلمت روح سرگردان خود را جستجو میکرد

می خزیدم در دل بستر

خسته از تشویش و خاموشی

گفتم ای خواب، ای سر انگشتت کلید باغ های سبز

چشم هایت برکه تاریک ماهی های آرامش

کوله بارت را به روی کودک گریان من بگشا

و ببر با خود مرا به سرزمین صورتی رنگ پری های فراموشی

-

-فروغ فرخزاد-

[ چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 14:48 ] [ DabriA ] [ ]

آقــــــــــــــــازاده...
ما را در سایت آقــــــــــــــــازاده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lovelylonely بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 15:17